هفته بسیج مبارک باد

بسیج در کلام شهیدان
  • «برادران بسیجی و انجمن اسلامی، سعی کنید خدا را همیشه و همه جا ناظر و حاضر به اعمالتان بدانید تا سعادتمند شوید. سعی کنید با مد نظر قرار دادن قوانین و اسلام و شرع و با اطاعت از اوامر امام عزیزمان، این قلب تپنده امت‏حزب الله بتوانید مروج و مبلغ خوبی برای اسلام عزیز در منطقه باشید. ان‏شاءالله‏»
    پاسدار شهید غلامحسین طالبی رحمت آبادی از : شهرری
  • «برادران بسیجی که به حق پشتوانه انقلاب و وارثان حقیقی خون شهدا می‏باشید، باید همگی و در همه حال به فکر تزکیه نفس خود باشیم و خودمان را بسازیم و این نکته را باید توجه داشته باشید که این لباس جانبازی که پوشیده‏اند، لباس سربازان امام زمان(عج) است و متوجه اهمیت و مسؤولیت‏خطیری که بر دوش شما است‏باشید. قدر خودتان و قدر یکدیگر را بدانید.»
    پاسدار شهید محمد رضا رمضانی از: تهران
  • «جبهه صحنه عاشق را و کربلا است، بسیجیان می‏آیند و در خون خود می‏غلتند و صحنه جنگ را رنگین می‏کنند ولی راضیند به رضای او، چرا که حسین(ع) آن طور به اینان آموخت. در این جهان هر چیزی بهترین دارد و مرگ نیز بهترین دارد. بهترین نوع مرگ شهادت در راه خداست.»
    دانش آموز شهید حسین ابراهیم از: تهران
  • «و اما برادران بسیجی که بدون هیچ چشم داشتی شبانه روز در تلاشید، مبادا لحظه‏ای ناامیدی و یاس شما را در برگیرد چرا که:
    در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش‏ها گر کند خار مغیلان غم مخور
    دانشجوی شهید جمشید میرزایی از: میانه
  • «ای بسیجیان، شما محبوب ولی الله هستید، شما یاران روح الله هستید. شما کوبنده عدوالله هستید، شما حقیقت جندالله هستید، شما تجلی حزب الله هستید، شما خاصه اولیاء الله هستید، و شما ایستادگان در راه خدایید. برپادارندگان عدالتید و همان‏هایی که خداوند اراده کرده انتقامش را از ستمکاران با دستانتان بگیرد.»
    پاسدار شهید روح الله شاپور صفری از: تهران
  • «غیور مردان بسیج و شیعیان ایران، یک لحظه به جز اسلام و قرآن فکر نکیند و امام را تنها نگذارید بدانید اگر امام تنها بماند و قلبش بشکند تمام شما جوانان مسؤولید. عزیزان، پاسدار ولایت فقیه باشید تا اسلام احیاء شود تا بهتر ابرقدرتها را سرکوب کنید.»
    دانش آموز شهید ذبیح الله مرادی از: همدان
  • «خطاب به برادران بسیجی، برادران عزیز شما در حال حاضر دشمنان زیادی دارید و همه دشمنان سعی در کوبیدن شما دارند. شما را به خدا کاری نکنید که بسیج‏بدنام شود. اخلاق اسلامی را رعایت کنید و برای رضای خدا اسلحه به دست گیرید و مخاصمات را کنار بگذارید و دست در دست هم کاری کنید که این گروه به نهایت رشد خود برسد و ان‏شاءالله بتوانید رضای خداوند را تحصیل کنید.»
    دانش آموز شهید مهدی محقق امین از : قم
  • «ای برادران بسیج، که در راه تداوم انقلاب اسلامی از جان و مال گذشته‏اید، استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‏ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه خدا قدم بردارید و مواظب باشید هرگز دشمنان دین بین شما تفرقه نیندازند.»
    پاسدار شهید ناصر تاجیک‏فر از: مشهد
    منبع: ماهنامه پاسدار اسلام
  • هفته بسیج مبارک باد

    گزیده بیانات امام راحل و مقام معظم رهبری درباره بسیج

    بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (رحمت الله علیه):

    ــ بسيج شجرة طيبّه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه‌هاي آن بوي بهار وصل و طراوات تعيين و حديث عشق مي‌دهد.
    ـ اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد.
    ـ بار ديگر تأكيد مي‌كنم كه غفلت از ايجاد ارتش بيست ميليوني سقوط در دام دو ابرقدرت جهاني را به دنبال خواهد داشت.
    ـ مليت كه در خط اسلام ناب محمدي(ص) و مخالف با استكبار و پول‌پرستي و تحجرگرايي و مقدس‌نمايي است بايد همة افرادش بسيجي باشند.
    ـ در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيم.
    ـ بسيج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همة مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نموده‌اند.
    ـ بسيج مدرسة عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته‌هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند.
    ـ من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه مي‌خورم و از خدا مي‌خواهم تا با بسيحيانم محشور گرداند.
    ـ تشكيل بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران يقيناً از بركات و الطاف جلية خداوند تعالي بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامي ايران ارزاني شد.
    ولی امر مسلمین جهان حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي (مدظله العالي):

    هفته بسیج مبارک باد

    ویژگی‌های تفکر بسیجی
    نويسنده: سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
    “بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است.
    شناخت بسیجی در وضعیت کنونی و آینده از ضروریات بزرگی است که در سرنوشت سامان دادن به کشور، ترویج اسلام ناب و تداوم راه مقدس انقلاب و امام راحل (سلام‌الله علیه) نقش تعیین کننده دارد.
    ملاک و مبنا برای معرفت بسیجی، تفکر بسیجی است که ما را می‌تواند به گوشه‌هایی از حیات معنوی او رهنمون و ماهیت و شخصیت واقعی این انسان معنوی و الهی را برای ما روشن سازد.
    در این نوشتار که به قلم سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به رشته تحریر درآمده ویژگی‌های بسیجی مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است که تقدیم حضورتان می‌کنیم؛

    بررسی مفهوم واژه‌های اساسی تحقیق

    ۱) بسیجی “بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است. او مطیع اوامر “ولی فقیه” زمان است؛ بر دشمن می‌تازد و امان از او می‌برد؛‌”پارسای” شب است و “شیر” روز؛ هدف غایی بسیاروالای بسیجی او را در جایگاهی بس مقدس قرار داده است. یک چریک یا یک پارتیزان برای جنگ خود علیه دشمن هدف عالی دارد. او می‌جنگد تا کشور و مردمش را از تجاوز دشمن و از یوغ استعمارگر نجات دهد. این به نوبه خود هدفی عالی است؛ اما در این راه چیز دیگری نیست. آخرش همین است و بس. اما بسیجی می‌جنگد چون به‌واسطه ولی فقیه زمان خودمطیع اوامر الهی است؛ یعنی می‌جنگد چون دستور خداوند، جهاد است و صلح می‌کند چون اراده خدا بر آن قرار دارد. این است که به بسیجی روح و نشاط می‌دهد و او را تا ردیف اولیای الهی ارتقا می‌بخشد. همین درجه از عبودیت و بندگی است که آن یار سفر کرده را به وجد می‌آورد تا آنجا که بسیجی را فرزند خود می‌خواند و با آن درجه از خلوصی که در وجود مبارکش سراغ داریم، برانگیخته شدن در روز محشر را با فرزندان بسیجی‌اش از خدا می‌خواهد. بدین ترتیب معلوم می‌شود که بسیجی مفهومی کلی‌تر از رزمنده است چرا که مراتب بندگی فقط در جنگ نیست که تبلور می‌یابد بلکه در تمام شئون زندگی بشری عینیت دارد. بسیجی کسی است که در هیچ یک از دسته‌بندی‌های مادی و متعارف قرار نمی‌گیرد. نه متعلق به حزب است و نه متعلق به زمان، مکان،‌طایفه، صنف بخصوصی و نه هر دسته‌بندی دیگر. زیرا بسیجی یار امام است و بسیجی عبد خداست وانسانی از تبار ابراهیم (علیه‌السلام) که اسماعیل‌وار، مصمم وعاشقانه به مسلخ عشق می‌رود؛ راه حق می‌جوید و سالک همیشه کوی دوست است.

    ادامه نوشته

    هفته بسیج مبارک باد

    بسيج، آموزش استقامت، رويش فداكارى
    نويسنده:غلامرضا گلى زواره

    اسوه‏هاى ايثار

    بسيج درخت پرثمرى است كه شكوفه‏هاى شكوهمند آن رايحه ايثار، اخلاص و مقاومت را در فضاى انسانيت پراكنده مى‏سازد، در بوستان بسيج دلاورانى گمنام پرورش يافته‏اند كه با رشادت خالصانه عروج به سوى عرش، قدس و ملكوت را زمزمه كرده‏اند.
    از اين نهاد معطر هزاران عاشق به قلّه رفيع شهادت رسيده‏اند و ميليون‏ها نوجوان و جوان جوياى رضاى حق كه تشنه معرفت و شيفته زيارت حسين بن على عليه السلام بوده‏اند به اين بارگاه پُربار راه يافته‏اند.
    اين گلستان كه با نام سالار شهيدان عجين گشته و عطر عترت رايحه‏اى جهانبخش به آن عطا كرده آن چنان ابهت، صلابت و درخششى دارد كه هر روز و هر زمان كه بگذرد بر رونق، نام آورى، تأثيرگذارى و بركاتش افزوده مى‏شود.
    تربيت يافتگان اين مدرسه با انگيزه‏اى الهى، مقاومتى كم نظير، برنامه ريزى‏هاى حساب شده و جهت دار، گوش به فرمان ولايت به دفاع از آرمان‏ها و ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برخاسته‏اند و از اين روى از بدو تأسيس، خار چشم دشمنان بوده‏اند و گروههايى كوشيدند با باتلاق‏هاى آلوده و مرداب‏هاى متعفن خود كدورت و شكستى بر اين حريم وارد سازند امّا خود باخته، سرافكنده و خسران ديده، نوميد،افسرده و رسوا شدند. بسيج يك خيزش ژرف، ارزشى، منطقى و منطبق بر نيازهاى جامعه اسلامى است. بصيرت بسيجى با ايمان و پارسائى توأم گرديده و محصولات ارزنده‏اى را به ارمغان آورده است.
    آن‏ها كه دلشان به نور الهى منوّر است و در قبال مسلمانان احساس مسؤوليت مى‏نمايند و مى‏كوشند پرچم سربلندى و عزت اسلامى را در فرازين قلّه جهان به اهتزاز درآورند در حقيقت بسيجى هستند. حضور پرنشاط و ريشه دار و رشد دهنده در تمامى عرصه‏هاى فكرى، علمى، فرهنگى كه شرافت، استقلال و استوارى ملتى را كه در پرتو قرآن و عترت ترسيم كند نيز يك حركت خودجوش بسيجى است كه استمرار و ژرف بخشيدن به آن در گستره زمان و مكان ضرورتى اجتناب‏ناپذير مى‏باشد.(1)
    بسيج را بايد مفهومى فراگير دانست كه عموميت آن طيف وسيعى از انديشه‏هاى متعالى را در خود جاى داده است. عنوان و لقب اين واژه مقدس مى‏تواند هماى سعادت را بر دوش هر فردى از هر قشرى از جامعه فرو بنشاند. بسيجى با تعهد و تقوا، عزم و اراده، صفا و صداقت، شجاعت و همّت، عدالت خواهى، تيزهوشى و زمان‏شناسى در فرازهاى حساس انقلاب و نظام اسلامى حضورى مداوم و سرنوشت ساز دارد.

    ادامه نوشته

    هفته بسیج مبارک باد

    نقش بسيجيان در تداوم انقلاب اسلامي
    نويسنده: جهانبخش ثواقب
    برخي از زمينه هايي را كه بسيجيان مي توانند در آن به صورت فعال وارد شده و از توان خود در دفاع از حريم آزادي و استقلال و حكومت اسلامي بهره گيرند، مي توان به شرح زير عنوان كرد:

    1- بسيجي و حضور در صحنه

    بسيجيان با تعقيب خط صحيح انقلاب اسلامي، از طريق افزايش معلومات و سطح دانش و آگاهي هاي خود من جمله بينش سياسي، مي توانند در صحنه هاي مختلف، حضور خود را اعلام دارند و خنثي گر توطئه دشمنان انقلاب بوده و با شجاعت و فداكاري از آفات احتمالي انقلاب جلوگيري كنند. آنها از اين طريق مي توانند راه شهداي جاويد را پاس دارند و از ارزش هاي والاي انقلاب اسلامي محافظت نمايند.
    شناخت آفات انقلاب و زدودن آنها يكي از وظايف عمده بسيجيان است كه همانند باغباناني دلسوز، نهال نورسته انقلاب را از وسوسه خناسان مصون نگه دارند. زيرا يك انقلاب ممكن است به آفات مختلفي كه چهره ها و رنگ هاي متفاوت دارند، دچار شده و به تدريج از محتواي اصلي خود خارج شود و سرانجام به انحراف يا شكست مبتلا گردد. اين آفات، «ناشي از عوامل فطري، رواني و اجتماعي» است كه به صورت بسيار نامحسوس و خزنده، جامعه انقلابي را تحت تأثير و نفوذ خود قرار داده و خسارات خود را با خالي كردن انقلاب از محتواي اصلي و دروني آن وارد مي آورند.»19
    برخي از اين آفات عبارتند از:
    1- نفوذ انديشه هاي بيگانه، 2- تجددگرايي افراطي، 3- ناتمام گذاشتن انقلاب، 4- نفوذ و رخنه فرصت طلبان، 5- بازگشت به سوي فرهنگ ها و ارزش هاي پست و طرد شده، 6- خستگي نيروهاي انقلابي و از دست دادن روحيه انقلابي، 7- اختلاف و تفرقه، 8- پشت كردن از معنويات و روآوري به ماديات و زخارف دنيوي، 9- فسق و فساد و ترك امر به معروف و نهي از منكر، 10- ناديده گرفتن اوامر و فرامين رهبري انقلاب، و عوامل ديگر20...
    چنانچه نيروهاي انقلابي در مبارزه با مشكلات، فشارها، مخالفت ها و آفات انقلاب، موفق نشوند، خطر از دست رفتن انقلاب وجود دارد. بسيجيان به دليل اين كه از دلسوزان و دوستداران واقعي انقلاب اسلامي هستند، بايد بيشترين سهم را در رفع آفات انقلاب برعهده گيرند.

    ادامه نوشته

    شهید همت

    به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.
    محمد ابراهیم درسایه محبّت‍ های پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشت‍سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوق‍العاده‍ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
    هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می‍آورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای می‍كرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می‍بخشید.
    پدرش از دوران كودكی او چنین می‍گوید:

    ادامه نوشته

    24 ذی الحجه مصادف با روز مباهله

    معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

    مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

    شرح مختصر واقعه مباهله

    مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

    موقعیت جغرافیایی

    بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

    ادامه نوشته

    پیام تسلیت  مقام معظم رهبری در پی عروج ملکوتی شهدای غدیر



    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی با گرامیداشت یاد شهدای  سازمان جهاد خود کفایی سپاه پاسداران، خصوصا سردار سرلشکر حسن مقدم خاطر نشان کردند: محصول تلاشهای این عناصر ممتاز، هم اکنون در اختیار مردان جهاد است و تربیت شدگان آن مجموعه، از کفایت لازم برای ادامه ی آن خط نورانی برخوردارند.

    متن پیام به این شرح است:

    ادامه نوشته

    جواب دندان شکن مقام معظم رهبری به مستکبرین جهانی


    هم آمریکا بداند، هم دست‌نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستى در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضى، هرگونه تجاوزى، بلکه هر گونه تهدیدى، پاسخى خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشى خواهد کرد


    متن کامل خطابه عید غدیر به فارسی

    حمد و ثنای الهی

    ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بى آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
    همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
    اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست.
    به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.
    کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم.
    دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند.

    و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است. پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد.
    و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردۀ شب را به روز و پردۀ روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندۀ هر ستمگر سرکش و نابودکنندۀ هر شیطان رانده شده.

    نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا.
    شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندۀ دعا و افزایندۀ عطا، بر شمارندۀ نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد.
    نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.

    او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست).

    ادامه نوشته

    بزرگترین عید شیعه



    اهمیت حجه الوداع
    هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مکه معظمه نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند.
    بار اول در سال هشتم پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند.
    بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند.
    سومین و آخرین بار بعد از هجرت که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم وارد مکه شدند در سال دهم هجری بعنوان حجه الوداع بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.
    در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله خلافت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم.


    آغاز سفر حج
    پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد.
    جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، بطوریکه لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند.
    حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجه وارد مکه شدند.
    امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند به همراه عده ای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند.
    با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند.


    ادامه نوشته

    هر تجاوزی را با سیلی محکم و مشت پولادین پاسخ خواهیم داد


    فرمانده معظم کل قوا تاکید کردند: دشمنان بخصوص آمریکا و دست نشانده گانش و رژیم صهیونیستی بدانند، ملت ایران اهل تجاوز به هیچ کشور و ملتی نیست اما هرگونه تجاوز و حتی تهدید را با قدرت کامل و بگونه ای پاسخ خواهد داد که متعرضان و متجاوزان را از درون متلاشی کند.




    ادامه نوشته

    15 ذی الحجه سالروز ولادت امام هادی (ع) بر همه شیعیان مبارک باد


    امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام ملقب به امام "هادی"، دهمین پیشوای شیعیان درنیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت. آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسكریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسكر) برده و تا آخر عمر پر بركتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و كنیه مبارك ایشان ابوالحسن

    است. از آنجا كه كنیه امام موسی كاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام كاظم علیه السلام، ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.

    ادامه نوشته

    14 ذی الحجه مصادف با معجزه پیامبر ( شق القمر )

    1-تاريخ وقوع اين معجزه

    در اينكه اين معجزه در زمان رسول خدا(ص)و در مكه انجام‏شده اختلافى در روايات و گفتار محدثين نيست و مسئله‏اجماعى است،ولى در مورد تاريخ آن اختلافى در روايات‏و كتابها بچشم مى‏خورد.

    از مرحوم طبرسى در اعلام الورى و راوندى در خرائج نقل شده كه گفته‏اند اين داستان در سالهاى اول بعثت اتفاق افتاد (1) ولى‏مرحوم علامه طباطبائى در تفسير الميزان در دو جا ذكر كرده كه‏اين ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد (2) و در يك‏جاى آن از پاره‏اى روايات نقل كرده كه:

    اين داستان در آغاز شب چهاردهم ذى حجه پنج‏سال قبل ازهجرت اتفاق افتاد.و مدت آن نيز اندكى بيش نبود.

    2-چگونگى ماجرا


    ادامه نوشته

    زندگی نامه شهید علیرضا موحد دانش

    علیرضا اولین فرزند خانواده «موحد» در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و پس از فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست. [روایتی دیگر: در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به کسب علم مشغول گشت.]پس از پیروزی انقلاب، در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. علیرضا در فروردین ماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی را بر عهده گرفت.


    ادامه نوشته

    عید قربان ( 10 ذی الحجه ) بر همه مسلمانان جهان مبارک باد



    خنجر شوق بر حنجر نفس »

    عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است . فصل قرب یافتن مسلمآنان به خداوند، در سایه عبودیت است .
    اگر ابراهیم خلیل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعیل مى نهد، اگر اسماعیل ذبیح ، پدر را در اجراى امر خدایى ، تشویق و ترغیب مى کند، اگر شیخ الانبیاء در نهادن کارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى تردید و توقف نمى کند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .
    عید قربان ، مجراى فدا کردن عزیزترین یعنى خدا است .
    عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطیع است .
    قربانى تو در این چیست ؟ در راه خدا، چه چیز فدا مى کنى ؟
    با چه وسیله ، به استان پروردگار، تقرب مى جویى ؟ و کدام فدیه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟
    براى اولیاء الله عید قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، کردار، ادعا و عمل است . تو نیز، اگر بتوانى رضاى خویش را فداى رضاى حق کنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .
    مگر خلیل الرحمان چه کرد؟ تو نیز اگر پیر و مشى و مرام ابراهیمى ، نباید هیچ چیز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشین و مسکن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداریت شود و آنگاه که پاى دین و خدا به میان آید، بسادگى و بصراحتى ابراهیمى و بصداقتى اسماعیلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .
     


    عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و

    مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها،

    رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است.

    رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار،

    اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى

    پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.


    روز عرفه - نهم ذی الحجه



    وز عرفه چه روزیست؟

    بچه های گلم! هر سال عده زیادی از مسلمانان برای زیارت خانه خدا ـ کعبه ـ راهی مکّه می شوند. مکّه یکی از شهرهای کشور عربستان است که کعبه در آن جا قرار دارد. به کسانی که به مکّه می روند، اگر در ماه ذی الحجه که یکی از ماه های قمری است، باشد، حاجی می گویند. این سفر که سفر حج نام دارد، شیرین ترین سفر دنیاست و واجب است که حاجیان برنامه ها و کارهایی را انجام دهند. روز عرفه هم نهمین روز از ماه ذی الحجه است که اعمال مخصوص خودش را دارد. حاجیان در این روز در سرزمینی نزدیک شهر مکّه، در بیابانی نزدیک شهر مکّه به نام «عرفات» دور هم جمع می شوند و خدا را عبادت می کنند. روز عرفه، روز دعا و نماز و راز و نیاز با خداست، روز بخشیده شدن گناهان است.

    در روز عرفه چه باید کرد؟

    کودکم! در روز عرفه، حاجیان از ظهر تا بعد از غروب آفتاب، باید در سرزمین عرفات بمانند و در آن سرزمین دعا کنند، نماز بخوانند و با خدا به راز و نیاز بپردازند. بسیاری از گناهان در روز عرفه بخشیده می شوند. روز عرفه، روز بزرگی است. روزی که امام سوم ما، حضرت امام حسین علیه السلام در آن روز و در سرزمین عرفات دست به دعا برداشته بود و با اشک و ناله و زاری، با خدای خود مناجات کرده بود. امام پنجم ما، حضرت امام محمدباقر علیه السلام ، نیز در عرفات و روز عرفه، دو دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و از ظهر تا غروب آفتاب با خدا راز و نیاز کرده بود؛ یعنی این که امامان ما هم برای روز عرفه، ارزش زیادی قائل بودند و سفارش می کردندکه مسلمان ها این روز را از دست ندهند. بچه ها! برای دعا کردن در این روز فرقی هم نمی کند که کجا باشیم؛ یعنی حتما نباید در صحرای عرفات و در سفر حج باشیم. هر جا که بودیم روز عرفه را با دعا و مناجات بگذرانیم.

    روز عرفه، روز دعا

    کودکان نازنینم! اگر ما همه سال را به خوبی بگذرانیم و از روزها درست استفاده کنیم، زندگی خوبی خواهیم داشت، ولی بعضی از روزها، به سبب اتفاق های ویژه یا به سبب ارزش والایی که دارند، از بقیه روزها بهترند؛ مثل روزهای عید، مثل روزهای تولد امامان ما، مثل روزهای شهادت امامان. خلاصه این که بعضی از روزها از بقیه بزرگ تر و با ارزش ترند و عرفه هم یکی از همین روزهاست. عرفه روز عید مسلمانان است. شما بچّه های خوب و مسلمان هم باید قدر این روز را بدانیدو با دل های کوچک و پاک، برای همه و برای موفقیت خودتان دعا کنید. در روز عرفه مثل امامان بزرگمان دست دعا به سوی آسمان بلند کنید و از خدای مهربان چیزهای خوب بخواهید. خداوند حتما دعای شما را برآورده می کند؛ چون خداوند بچه های خوب را خیلی دوست دارد.

    دعای عرفه

    بچّه های خوبم! در روز عرفه، پس از نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب، همه مشغول دعا و عبادتند. یک دعای خیلی قشنگ به نام دعای روز عرفه هم هست که از امام سوم ما امام حسین علیه السلام به ما رسیده است و خواندن آن ثواب زیادی دارد. شما هم سعی کنیددر روز عرفه، با کمک بزرگ ترها این دعای خوب را بخوانید و یا بزرگ ترها بخوانند و شما گوش کنید. دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام در مسجدها و یا مکان های مقدس دیگر، مثل حرم امامان و یا امام زاده ها حتما خوانده می شود و مردم به یادصحرای عرفات، زیر سقف آسمان، دور هم جمع می شوند و این دعای پُر فضیلت را می خوانند. شما هم حتما یادتان باشد که همراه بزرگ ترها در روز عرفه، این دعا را بخوانید.

    روز عرفه، روز بخشش

    گاهی وقت ها ممکنه، خدای نکرده شیطون گولمون بزنه و کارهایی کنیم که خدای بزرگ و مهربون، ازما ناراحت بشه؛ یعنی گناه کنیم. گاهی ممکن است با این که می تونیم کارهای خوبی انجام بدهیم، ولی کارهای بدی از ما سر بزنه، مثلاً خدای نکرده دروغ بگیم یا به دوستامون تهمت بزنیم. اون وقت گناه کردیم؛ یعنی کار بدی کردیم که خدای مهربون از ما ناراحت شده. این جور وقت ها که از کارهای بد پشیمون می شویم، باید از خدای مهربان بخواهیم که ما را ببخشه و قول بدهیم که دیگه گناه نکنیم. البتّه باید سعی کنیم تا دیگه هیچ وقت گناه نکنیم و کارهای بد انجام ندهیم. خلاصه این که روزهای خوب، مثل روزهای عید و روز عرفه که درهای رحمت خدای مهربون به روی همه بندگانش بازه، از خدای خوبمون معذرت بخواهیم. این روزها حتما دعاهای خوب شما مستجاب می شن.

    روز عرفه، روز خواستن

    خدای خوب ما، آن قدرمهربان و بزرگ و بخشنده است و آن قدر بنده هایش را دوست داردکه وقتی بنده ای دست به دعا برمی دارد و از او چیزی می خواهد، به او می دهد. خداوند مهربان و بخشنده است؛ یعنی نعمت های زیادی را به ما بخشیده است. روزهای عید هم بخشش خداوند بیش تر است. روز عرفه یکی از همان روزهایی است که خداوند به بندگانش نعمت های زیادتری می دهد. بله، خداوند بخشنده است و هر کس از او چیزی بخواهد به او می دهد.

    روز عرفه، روز نیایش

    گل های شاد و خندان! آیا می دانید که به روز عرفه، روز نیایش هم می گویند؟ می دانید چرا؟! برای این که روز عرفه روزِ دعا و روز راز و نیاز با خداست و نیایش؛ هم یعنی دعا و صحبت با خدا، یعنی هر چه دلمان می خواهد به خدای مهربانمان بگوییم و از او بخواهیم، یعنی مناجات با خدا، روز عرفه، روز نیایش، روز درد و دل کردن با خدا، روز خوبی و خوبی ها، یک روز خوب از روزهای خوب خداست. روز عرفه روز بزرگی است که باید تمام سال، منتظر رسیدنش باشیم.










    پیام امام خامنه ای به کنگره حج سال 1390

    حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي بمناسبت کنگره عظيم حج، قيام و انقلاب در برخي کشورهاي اسلامي را از مهمترين مسائل جهان اسلام و حقايق نهفته در آن را، آيات بينات الهي برشمردند و با اشاره به وظيفه بس خطير نسل بيدار جوان و روشنفکران و عالمان ديني در اين مقطع سرنوشت ساز، تاکيد کردند: امت اسلامي بويژه ملتهاي بپا خاسته ، براي ادامه مسير نيازمند دو عنصر "تداوم ايستادگي" و "هوشياري در برابر حيله هاي قدرتهاي بين المللي" هستند و نجات کشورهاي اسلامي از خطرهاي پيش رو جز با همدلي و اتحاد و تشکيل قطب قدرتمند جهان اسلام ، امکان پذير نيست.


    متن پیام به این شرح است:
    بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
    الحمدلله رب العالمین و صلوات الله و تحیاته علی سیدالانام محمدٍ المصطفی و آله الطیبین و صحبه المنتجبین.
    اکنون بهار حج، با طراوت و صفای معنوی و شکوه و حشمت خداداد، فرا رسیده و دلهای مؤمن و مشتاق را پروانه وار بر گرد کعبه‌ی توحید و وحدت، به پرواز درآورده است. مکه و منا و مشعر و عرفات، منزلگاه انسانهای خوشبختی است که به ندای: " و اذّن فی الناس بالحج .. " پاسخ گفته و به حضور در میهمانی خدای غفور و کریم سرافراز گشته‌اند. اینجا همان خانه‌ی مبارک و کانون هدایتی است که آیاتٍ بیّنات الهی از آن ساطع و چتر امان برفراز سر همگان در آن گسترده است.

    ادامه نوشته

    9 ذی الحجه سالروز شهادت مسلم بن عقیل سفیر امام حسین در کربلا تسلیت باد

    پیش آهنگ کربلا

    سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر زیبایی و ستایش خوبی و گشودن پنجره ای رو به بهشت و هم نوایی با فرشتگان آسمانی است.

    سلام بر حسین علیه السلام را 72 تفسیر می باید نوشت که آیینه شکسته کربلا در 72 تن تکثیر شده و جان های زلال در آن تجلّی یافته بود.

    سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر سفیر خداوند عشق، مسلم بن عقیل است؛ هاشمی زاده حسینی که چاووش خوان کاروان کربلاست و پیام آور ایثار و شهادت؛ شمشاد قدی که در مهمانی خیانت و در فریب دوازده هزار نامه تزویر در هراس نان و جان، جسم غرق به خونش بر بام دارالاماره کوفه درخشید.

    سلامت باد ای غریب کوفه که در بزم شهادت، دلواپسی هایت، غربت حسین علیه السلام بود و خیانت کوفیان زراندیش. ای سفیر آزادگی! خون تو پیش آهنگ سفری سرخ شد که در کربلا اقامت گرفت.

    در مکتب پدر

    مسلم در خانه ای بالندگی یافت که پدرش، عقیل بن ابی طالب، از بزرگان و اندیشمندان عرب و مورد مهر و عطوفت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. عقیل، نَسَب شناسی بزرگ بود که همگان به مقام در خور شأنش آگاه بودند. او دانشمندی سیاستمدار بود که در پیکار با دشمنان اسلام و رسوا ساختن ایشان، از بیان سخن حق ابایی نداشت و همین امر، موجب ترس و هراس باطل اندیشان زورگو از وی گردیده بود. از دیگر ویژگی های مهم عقیل که از او شخصیتی ممتاز ساخته بود، امام شناسی و پیروی و پشتیبانی او از ولایت و رهبری برادر ارجمندش، علی بن ابی طالب علیه السلام است. گفتار عتاب آمیز عقیل با منکران ولایت علی علیه السلام ، خود، گواه این مطلب است آنجا که گفت: «ای اهل شام! برادرم را دیدم که دین خود را بر دنیا ترجیح داده بود و از خداوند بر خود بیمناک بود و در راه خدا از هیچ ملامتی اندیشه نمی کرد.» مسلم با فراگیری چنین آموزه هایی از مکتب پدر، توانست به مجاهدی پولادگر و پیرو ولایت امام زمان خود تبدیل شود.

    مقام مسلم

    مسلم بن عقیل، مردی خردمند، آگاه، شجاع و جوان مرد بود. فضیلت های اخلاقی او از همه جنبه های زندگی اش آشکار است. او به راستی خون امیرمؤمنان علی علیه السلام و حمزه و جعفر و حسین علیه السلام را در رگ های خویش داشت. مسلم و خاندان او از صدر اسلام، در تمامی حوادث در کنار عترت پیامبر، بودند. عنایت ویژه خاندان وحی و نبوّت به این جوان هاشمی، بی دلیل نیست و این، برگرفته از مقام والای او در نظر پیامبر و اهل بیت پاک اوست، به گونه ای که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سال ها پیش از تولد مسلم بن عقیل، او را ستود و به حضرت علی علیه السلام فرمود: «فرزند عقیل در راه دوستی فرزند تو به شهادت می رسد و مؤمنان بر او می گریند و فرشتگان مقرّب الهی بر او درود می فرستند».

    ازدواجی فرخنده

    مسلم از دوران کودکی تا پایان عمر پربرکتش، با عشق و محبت به فرزندان زهرا علیهاالسلام زندگی کرد و با کسی جز آنان مأنوس نبود. از این رو، با ورود به مکتب انسان ساز علی علیه السلام و خانه پرمهر و نورانی اش، از سرچشمه دانش، تقوا و یقینِ عموی بزرگوار خود سیراب گشت و صفات حیدری را از آن امام هُمام الهام گرفت. این عشق و محبت مسلم به خاندان علی علیه السلام ، زمانی ریشه دارتر شد که امام علی علیه السلام با توجه به شناخت و آگاهی که از توانایی های شگفت برادرزاده خود، مسلم بن عقیل داشت، او را به همسری دخترش، رقیه درآورد. ارمغان این ازدواج مبارک، پسری به نام عبداللّه است که در کربلا، پیرو راه پدر ارجمندش، در دفاع از حریم ولایت امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.

    شجاعت مسلم

    فراگیری علوم و معارف از مکتب علی علیه السلام ، مجاهدی مقاوم از مسلم ساخته بود که شجاعتش را همگان می ستودند. بلاذری، تاریخ نگار معروف در این باره می نویسد: «مسلم بن عقیل، از مردترین فرزندان عقیل و شجاع ترین آنان بود.» واقدی نیز مسلم بن عقیل را همراه برخی از بنی هاشم در شمار فاتحان شهر بهنسا دانسته است. بر اساس همین شایستگی ها و رشادت های وصف ناپذیر مسلم بود که حضرت علی علیه السلام ، او را به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عبداللّه بن جعفر، به فرماندهی جناح راست سپاه خود در صفّین گمارد. این انتصاب، به خوبی نشان دهنده تأیید شایستگی و شجاعت او از سوی امیرمؤمنان علی علیه السلام است.

    پیرو ولایت

    مسلم بن عقیل، مجاهدی راستین بود که هیچ گاه در طرفداری از دین حق از پا ننشست. او در زمان حکومت علی علیه السلام ، در رکاب آن حضرت در برابر ناکثان، قاسطان و مارقان در جمل، صفین و نهروان جنگید و در شهادت امیر ایمان در محراب کوفه، همراه دیگر مؤمنان، خون گریست. مسلم سپس هم دوش امام حسن مجتبی علیه السلام ، سستی و نامردی مسلمان نمایان زرطلب را به چشم سر دید که چگونه امام حسن علیه السلام را در برابر نیرنگ معاویه تنها گذاشتند و او را مظلومانه زهر جفا دادند و به شهادت رسانیدند. مسلم در همه این وقایع، با ایمانی استوار در جبهه حق و رویارو با کفر، ستیز کرد و باقی مانده عمر خویش را نیز فدای راه سرور آزادگان امام حسین علیه السلام ساخت. او همواره به عنوان یاری فداکار و یاوری دل سوز برای آن امام هدایت به شمار می آمد.

    همراه با سالار شهیدان

    یزید پس از مرگ پدرش، معاویه، از حاکم مدینه خواست از امام حسین علیه السلام برای حکومت ننگین خود بیعت بگیرد. امام که شهادت در راه خدا را بهتر از تن دادن به ذلت می شمرد، در اقدامی هوشمندانه، همراه فرزندان و اهل بیت و بستگان و یارانش، مدینه را به سوی مکه ترک کرد. مسلم بن عقیل هم که زندگی اش را وقف حسین علیه السلام کرده بود، به همراهی خانواده اش با کاروان حسینی وارد مکه شد. بزرگان و اشراف کوفه نیز که از ستم خاندان بنی امیه به تنگ آمده بودند، در نامه های بسیاری که برای امام فرستادند، از ایشان خواستند به کوفه بیاید و به پشتیبانی آنان، بنیاد ستم را برکند و حکومت حق را استوار سازد.

    شایسته ترین فرد

    در مدت اقامت امام حسین علیه السلام در مکه، حدود دوازده هزار نامه از کوفه برای ایشان فرستاده شد. امام در پاسخ دادن نامه ها درنگ می کرد، ولی پس از رسیدن آخرین نامه، از جای برخاست و میان رکن و مقام، دو رکعت نماز به جا آورد و از خداوند متعالی، نیکی طلبید. سپس مسلم بن عقیل را که برای سفر به کوفه برگزیده بود، نزد خود فراخواند و پاسخ نامه اهالی کوفه را به دستش سپرد و به سوی کوفه فرستاد. همچنین مسلم را به تقوا و پنهان داشتن امور و مهربانی و مدارا با مردم سفارش کرد.

    گزینش مسلم بن عقیل به نمایندگی امام، بیانگر سیرت و سیاست والای امام حسین علیه السلام است که شخصی شجاع، خردمند، کارآزموده و آگاه به زمان را به کوفه می فرستد تا با مشاهده احوال آن دیار، شرایط را برای سفر امام به کوفه بررسی و آن حضرت را در تصمیم گیری راهنمایی کند.

    آخرین سخن

    امام حسین علیه السلام ، شخصیت مسلم را برای اهالی کوفه این گونه معرفی می کند: «من، برادر، پسر عمو و مورد اعتماد خاندانم را به سوی شما می فرستم.» این سخن امام، نشان دهنده اوج احترام آن حضرت به مقام والای مسلم بن عقیل است که عمر پربرکتش را در پیروی از ولایت و استواری دین حق گذراند. همچنین ایشان در وداع خویش با مسلم پیش از سفر به کوفه، در سخنی ژرف به او می فرماید: «من تو را به سوی کوفه می فرستم و آنچه را خدا درباره تو دوست می دارد و مورد رضایت اوست، انجام خواهم داد و امیدوارم من و تو در درجه شهیدان قرار گیریم».

    مسلم در کوفه

    مسلم، شب هنگام و پنهان از چشم مردم، وارد کوفه شد و بنا بر برخی نقل ها، به خانه مسلم بن عوسجه یا مختار بن ابوعبیده ثقفی رفت. به تدریج، شیعیان از حضور او در کوفه آگاه شدند و از هر سو به دیدن او آمدند و با او بیعت کردند، به گونه ای که شمار بیعت کنندگان به هیجده هزار نفر رسید. مزدوران بنی امیه با خبردار شدن از این موضوع، هر یک به شیوه ای، وضعیت کوفه را به یزید بن معاویه در شام گزارش دادند و او را از انسجام یافتن نهضت حسینی در کوفه ترساندند. به همین دلیل، یزید، عبیداللّه بن زیاد را به حکومت کوفه گماشت.

    با ورود عبیداللّه به کوفه، عرصه بر مسلم و شیعیان سخت گردید. عبیداللّه با نیرنگ، فریب کاری و زر خرید کردن مردم کوفه، موفق شد بزرگان کوفه را که یاور مسلم بودند، زندانی یا شهید کند و گروهی را نیز با وعده های پوچ و گاه تهدید از اطراف مسلم دور سازد.

    غریب کوفه

    سیاست فریب و نیرنگ عبیداللّه به بار نشست و مسلم تنها و بی یاور گردید. شب هنگام تنها سی نفر از آن جمعیت انبوه به مسلم بن عقیل وفادار مانده بودند. مسلم، نماز مغرب را به جای آورد و سپس به سوی منطقه ای که قبیله کَنده در آنجا سکونت داشتند، حرکت کرد. هنوز به آنجا نرسیده بود که تنها ده نفر او را همراهی می کردند و هنگامی که بازگشت، تنهای تنها بود و در میان کوچه های کوفه، بی هدف حرکت می کرد. در این هنگام، خانه زنی نیکوکار به نام طوعه را پناه گاه خویش ساخت. طوعه فرزندی بدکار داشت که با آگاه شدن از وجود مسلم در خانه اش، مزدوران عبیداللّه بن زیاد را آگاه ساخت. سرانجام پس از به هلاکت رسیدن شماری از کارگزاران عبیداللّه به دست مسلم، این شیر بیشه اسلام را پس از عمری مجاهدت و ایثارگری، مظلومانه و غریبانه همچون سرورش حسین بن علی علیه السلام به شهادت رسانیدند و جسم پاکش را از بام دارالاماره به پایین انداختند.

    احادیثی از امام محمد باقر (ع)

    غيبت آن است که درباره برادرت چيزي را بگويي که خداوند بر او پوشيده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عيبي را که در برادرت نيست ، به او ببندي . بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

    سه خصلت است که دارنده اش نمي ميرد تا عاقبت شوم آن را ببيند : ستمکاري ، ازخويشان بريدن ، و قسم دروغ که نبرد با خداست .
    کافي ، ج 75، ص (174)

    هيچ قطره اي نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکي که در تاريکي شب از ترس خدا و براي او ريخته شود ، نيست . کافي ، ج 2 ، ص (482)

    هيچ کس از گناهان سالم نمي ماند ، مگر اينکه زبانش را نگه دارد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178) .

    7 ذی الحجه سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد



    نام مبارك امام پنجم محمد بود .

    لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ,بدين جهت كه : درياى دانش را شكافت و اسرار علوم را آشكارا ساخت .

    القاب ديگرى مانند شاكر و صابر و هادى نيز براى آن حضرت ذكر كردهاند كه هريك بازگوينده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .

    كنيه امام ابوجعفر بود .

    مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است .

    بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اكبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حسين ( ع ) ميرسيد .

    پدرش حضرت سيدالساجدين , امام زين العابدين , على بن الحسين ( ع ) است .

    ادامه نوشته

    13 آبان سالروز تسخیر لانه جاسوسی


    دانشجویان و تسخیر لانه جاسوسی

    سیزدهم آبان 1358 از جمله روزهای به یادماندنی در تاریخ انقلاب شکوه مند اسلامی است. در این روز دانشجویان پیرو خط امام رحمه الله ، لانه جاسوسی شیطان بزرگ را تسخیر کردند و با این عمل انقلابی خویش، به جهانیان فهماندند که می توان با توکل به خدا و تکیه بر قدرت دین و ایمان جلو هر قدرت زورگویی ایستاد و غرور کاذبش را شکست.

    حماسه داشجویان در این روز ثابت کرد که ابرقدرت ها از درون پوچ و پوشالی اند. آری، در این روز وحدت کلمه معنا، تکیه بر قدرت ایمان جلوه گر و قدرت رهبری دینی بار دیگر تجربه شد. این روز پرشکوه و ماندگار هرگز فراموشمان مباد!

    خروش دانشجو

    سیزدهم آبان 1358، از روزهای ماندگار در تاریخ ایران اسلامی است. در این روز بود که دانشجویان دین مدار و مطیع رهبر، با اعتقادی راسخْ بر لانه کفر و باطل شوریدند و ...

    ادامه نوشته

    6 ذی الحجه - 12 ابان سالروز شهادت مظلومانه زائرین خانه خدا

    فاجعه جمعه خونین مکه غیر مترقبه و شگفت آور نیست که دوباره دست کثیف آمریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام، خیابان ها و کوچه های مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند. روز ششم ذیحجه 1407 هجری قمری (مصادف با سال 1366 ه . ش) ، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند. حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی ، جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی ، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار ، دعوت کردند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان ، همصدا با حجاج شعار می دادند . عرب و عجم ، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند . راهپیمایان ، پس از استماع پیام تاریخی رهبرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره) ، با شعار الله اکبر ، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نمازمغرب روانه حرم شدند . پس از طی مسافتی ، در حالی که جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان ، زنان و گروهی جانبازان در حرکت بودند ، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد ، به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سرو روی زائران بی گناه کوبیدند . این گروه ازیک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند . پس از آن ، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت ازمشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا ، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود ، درخاک و خون غلتیدند. چادرها از سر زنان افتاد ، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عده ای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها، به شهادت رسیدند. این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند . این جنایت در جمعه خونین مکه ، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن ، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها ، اثری باقی نگذاشت. این حادثه جانسوز ، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد .

    لازم به ذکر است شهید ماندیان از بادرود در بین این حجاج بوده است

    سخن امام خمینی ( ره ) در مورد شهید فهمیده

    رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است كه با قلب كوچك خود ، كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است خود را زیر تانك دشمن انداخت و آن را منهدم و خود نیز شربت شهادت نوشید.


    8 آبان سالروز شهادت محمد حسین فهمیده و روز بسیج دانش آموزی


    هشتم آبان هر سال، یادآور خاطره رزمنده کوچکی است که با نثار جان خود، بر سرخی و طراوت خون شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. او در نوجوانی به یک‏باره قله‏های شرف و غیرت را پیمود که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک، در پیمودن این راه پرفراز و نشیب، بر این رهگذر الهی غبطه می‏خورند.
    آری، شهید حسین فهمیده با اشتیاق به دیدار پروردگار، سرشار از عشق به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی رحمه‏الله و غیرت و شهامت دینی، خود را لایق شهادت ساخت و خون خود را تا ابد در رگ‏های ایران اسلامی به جریان واداشت.

    تولد و تحصیل

    شهید محمد حسین فهمیده، در اردی‏بهشت سال 1346، در خانواده‏ای مذهبی در محله پامنار، از محله‏های قدیمی شهر قم، دیده به جهان گشود. دوران کودکی را به همراه دیگر فرزندان خانواده با صفا و صمیمیت، زیر سایه توجه و محبت پدر و مادری مهربان گذراند و در سال 1352 راهی مدرسه شد. چهار سال ابتدایی را زیر نظر معلمی روحانی گذراند و سال پنجم را به دلیل انتقال خانواده‏اش به شهر کرج، در مدارس این شهر سپری کرد. محمدحسین با عشق و علاقه به تحصیل، همواره دانش‏آموز وظیفه‏شناس و موفقی بود. او هم‏زمان با تحصیل، با پشتکار فراوان در کمک به پدر نیز می‏کوشید و با وجود سن کم، در فعالیت‏های مذهبی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت می‏جست.

    فهمیده پس از پیروزی انقلاب

    شهید فهمیده، پس از پیروزی انقلاب با تشکیل بسیج در آذر سال 1358 به فرمان امام خمینی رحمه‏الله ، به خیل عظیم بسیجیان جان بر کف پیوست.
    پس از حوادث کردستان، با وجود سن کم و جثه کوچکش راهی آنجا شد، ولی برادران کمیته به علت کمی سن، او را بازگرداندند. این قهرمان کوچک آرام ننشست و با شرکت در آموزش‏های رزمی، تابستان سال 1359 را گذراند. محمد حسین، شهریور همان سال هم‏زمان با شروع جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، خود را به جبهه‏های جنوب رساند.

    از مدرسه تا جبهه جنوب

    محمدحسین فهمیده، آن‏چنان گوش به فرمان رهبر بود که در شروع جنگ تحمیلی، بی‏درنگ با رساندن خود به جبهه، در اطاعت از فرمان رهبری و پاس‏داری از میهن کوشش‏ها کرد. با این حال، رزمندگان که متوجه شدند او سیزده سال دارد، وی را برگرداندند و درصدد برآمدند از او تعهد بگیرند دیگر از شهر کرج خارج نشود، ولی او رضایت نداد و خطاب به آنان گفت: «خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگویند هر جا باشم، آماده رفتن هستم. من باید به مملکت خدمت کنم. من تعهد نمی‏دهم». پس از این، زمزمه رفتن به جبهه را بین دوستان و خانواده‏اش سر داد. پس از آن، یک روز که به بهانه خرید نان از خانه خارج شده بود، به دوستش گفت سه روز بعد که به جنوب رسید، به خانواده‏اش خبر دهد که او به جبهه رفته است.

    آموزگار ایثار

    در خط مقدم جبهه، شهید فهمیده به اتفاق دوستش، محمدرضا شمس در یک سنگر بودند. محمدرضا زخمی شد و محمدحسین با سختی فراوان او را به پشت خط رساند و به جایگاه پیشین خود بازگشت. او با مشاهده تانک‏های عراقی که به طرف رزمندگان هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنها بودند، تاب نیاورد و در حالی که تعدادی نارنجک به کمر بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانک‏ها حرکت کرد. در این هنگام، تیری به پایش خورد و او را مجروح ساخت، ولی نتوانست در اراده محکم و پولادین محمدحسین خللی وارد کند. ازاین‏رو، بدون هیچ تردیدی تصمیم خود را عملی ساخت و از لابه‏لای تیرهایی که از هر سو به طرفش می‏آمد، خود را به تانک پیشرو رساند و با استفاده از نارنجک، موفق شد آن را منفجر کند و خود نیز تکه تکه شد. پس از انفجار تانک، مهاجمان عراقی گمان کردند حمله‏ای صورت گرفته است. ازاین‏رو، روحیه خود را باختند و با سرعت هر چه تمام‏تر تانک‏ها را رها کردند و پا به فرار گذاشتند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته شد و پس از مدتی، نیروهای کمکی رسیدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک‏سازی کردند.

    خبر شهادت

    صدای جمهوری اسلامی ایران، با قطع برنامه‏های عادی خود، اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است.
    امام خمینی رحمه‏الله در پیامی به مناسبت دومین سال‏گرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمود: «رهبر ما آن طفل سیزده‏ساله‏ای است که با قلب کوچک خود، ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‏تر است. با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید».
    با این کلمات، حسین فهمیده و فداکاری او در تاریخ پرشکوه سرافرازی‏های ایران ثبت شد و جاودانه ماند. ا کنون هر نوجوان ایرانی، محمدحسین فهمیده را جاودانه‏ای می‏داند که سبب افتخار هر ایرانی است. بقایای پیکر شهید محمدحسین فهمیده در بهشت زهرای تهران، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده شد.

    نماز دهه اول ذی الحجه


    این ماه از ماههاى بسیار شریف است که چون فرا مى‏رسید،نیکان صحابه پیامبر و تابعین،اهتمام شدیدى در عبادت‏ اظهار مى‏داشتند،دهه اول آن«ایّام معلومات است»که در قرآن مجید ذکر شده،و در نهایت فضیلت و برکت است، و از رسول خدا صلّى اللّه و علیه و آله روایت شده است که در هیچ ایّامى کار نیک و عبادت نزد خدا،محبوب‏تر و پسندیده‏ تر از این دهه نیست‏ و براى این دهه اعمال خاصى است از این قبیل: اوّل:روزه گرفتن نه روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را داراست.

    دوّم:خواندن دو رکعت نماز،بین مغرب و عشا در تمام شبهاى این دهه که در هر رکعت پس از سوره«حمد»یک مرتبه سوره«توحید»و آیه:

    وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قَالَ

    مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ.

    1 ذی الحجه سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه



    چند حدیث از امام جواد (ع)

    حضرت امام جواد (ع) : افزونی نعمت از طرف خدا بریده نمی شود ، مگر شکرگزاری از سوی بندگان بریده شود .


    تحف العقول ، ص 480




    حضرت امام جواد (ع) : کسی که فرمان هوای نفس خویش برد ، آرزوی دشمنش را برآورد .

    مسند الامام الجواد ، ص 243



    حضرت امام جواد (ع) : مرگ آدمی به سبب گناهان ، بیشتر است از مرگش به واسطه اجل ، و زندگی و ادامه حیاتش به سبب نیکوکاری ، بیشتر است از حیاتش به واسطه عمر طبیعی .

    مسند الامام الجواد ، ص 248

    شهادت امام جواد (ع) بر همه ی شیعیان تسلیت باد

    امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجری در مدينه ولادت يافت . نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقی است . القاب ديگری مانند : رضی و متقی نيز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر مي باشد . مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگی آن حضرت ثبت است . امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال يافت .


    ادامه نوشته

    زندگی نامه شهید احمد کاظمی

    سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمي شهيد احمد کاظمي در سال 1337 در نجف آباد اصفهان ديده به جهان گشود و همچون ساير جوانان، سرگرم تحصيل گرديد. با پيدايش جرقه هاي انقلاب اسلامي دوشادوش ملت به مبارزه عليه رژيم ستم شاهي پرداخت و در بيست و سومين بهار زندگي خود، در اوايل سال 59 به کردستان رفت تا با رزمي بي امان، دشمنان داخلي انقلاب را منکوب نمايد. او دوران جواني ....

    ادامه نوشته